از ابتدای واگذاری مأموریت
به قرارگاه قدس سپاه و واگذاری مسئولیت این قرارگاه به سردار نورعلی
شوشتری جانشین فرماندهی نیروی زمینی سپاه، وی تمام همت خویش را بر آن داشت
از هر گونه حرکت سطحی و ایجاد امنیت کاذب و موقتی جلوگیری نماید و به جای
پرداختن ظاهری به پدیده ناامنی که خود معلول مجموعه ای از عوامل بود به
علت های واقعی و انگیزه های اساسی این ناامنی و در نهایت ایجاد امنیت
پایدار بپردازد.
همایش های وحدت و ایجاد روحیه خودباوری
در
کنار همه این اقدامات آنچه به نظر می رسید سپاه بایستی مورد توجه قرار
دهد. رفع اختلافات و کدورت های محلی و منطقه ای و نزدیک کردن طوایف و
گروههای مختلف بلوچ در جهت تقویت روحیه همکاری و حس خودباوری بود . آنچه
در این خصوص بیشتر مورد توجه بود اینکه مردمان بلوچ در کنار حفظ اصالت های
طایفه ای به منافع کلان تر منطقه ای بیاندیشند . موردی که نبودش پیش از آن
عامل مهمی در جهت عدم توسعه یافتگی این مناطق بوده است .به همین منظور
چهار همایش وحدت طوایف در مناطقی همچون زابل ، ایرانشهر ، زاهدان و ... در
دستور کار قرار گرفت و اجرایی شد که همایش هم اندیشی طوایف منطقه پیشین
پنجمین آن بود . در این خصوص دو نکته به طور جدی بایستی مد نظر باشد : اول
آنکه این همایش ها نه آنگونه که در خبرها حتی در صدا و سیما منعکس شد
همایش وحدت شیعه و سنی بلکه همایش وحدت طوایف صرف نظر از مذهب و صرفاً با
توجه به نگاه ایرانی بودن ووحدت قوم بلوچ صورت می گرفت. مصداق بارز آن
همایش پیشین است که در این منطقه اصلاً ما گروههای شیعی نداشته و نداریم
که بخواهیم وحدت بین دو مذهب برگزار کنیم و در کل شهرستان سرباز با جمعیتی
معادل بیست هزار نفر تعداد خانوارهای شیعی به تعداد انگشتان دست هم نمی
رسد . دوم آنچه در تمامی این همایش ها مورد نظر بود واگذاری صد در صدی
امور به بزرگان طوایف و پشتیبانی کردن از آن بود که برای این امر نیز
اهدافی همچون روحیه خودباوری و تواناسازی و اعتماد بخشی در جهت قبول
مسئولیت های کلان تر مد نظر بود .
موفقیت ها طرح ها و استقبال مردمی
با
اجرای طرح های اساسی سپاه در منطقه موجی از رضایت مندی و امیدواری به نظام
اسلامی که متأسفانه در سالیان قبل به دلیل برخی کاهلی ها و عدم مسئولیت
شناسی ها سلب گردیده بود ، ایجاد شد و نکته حائز اهمیت اینکه از همان
ابتدای آغاز این مأموریت ، تا لحظه حادثه پیشین حتی برای یک مورد سپاه از
قوه قهریه و نظامی خود استفاده نکرد و حتی یک تیر نیز از لوله تفنگ های
پاسداران شلیک نشد . از همه مهم تر با جامع نگری پیش بینی شده ، اجرای این
طرح رضایت عامه مردم ، و همه گرو هها و اقشار را در پی داشت . مسئله ای که
در عمل با استقبال گرم از پاسداران و مشارکت و همفکری در اجرای طرح ها و
همچنین حمایت از این حرکت توسط مولوی ها و روحانیون اهل سنت به طور مکرردر
منابر و مجالس بیان گردید ، و بی شک همین اقبال بی سابقه عمومی مردم منطقه
بود که دشمنان استکباری و آنها که سالها با استفاده از فقر فرهنگی و
اقتصادی این مناطق و شعار دروغین حمایت از خلق بلوچ ، توانسته بودند برای
خود موقعیتی دست و پا کنند ، موقعیت خود را از دست رفته دیدند و به فکر
چاره اندیشی و انتقام از سپاه و مردم وفادار این مناطق برآمدند .
حادثه پیشین و گروهک ریگی
پس
از وقوع حادثه خونین و مذبوحانه پیشین همانگونه که انتظار می رفت بلافاصله
گروهک تندرو موسوم به جندالله به سرکردگی عبدالمالک ریگی که با ادعای دفاع
از خلق بلوچ که چند سالی است در مناطق جنوب شرق کشور ظهور و بروز پیدا
کرده است ،مسئولیت این حادثه ددمنشانه را بر عهده گرفت تا به زعم خویش
بتواند یک عملیات موفقیت نظامی و امنیتی را در کارنامه ننگین خود به ثبت
برساند. زیرا در حوادثی همچون دارزین بم و زاهدان موجی از تنفر عمومی علیه
این گروهگ برانگیخته شده بود . ، حادثه پیشین هم با وجود آنکه ادعای نظامی
بودن آن در همان ابتدا مطرح شد و حتی برخی از سایت های خبری وابسته به این
گروهک انفجار را در مقابل سپاه پیشین عنوان کردند اما دیری نپائید که این
ادعای دروغین نیز برملاشد و این گروهک بیش از پیش بر طبل رسوایی خود کوبید
زیرا در این حادثه اولاً نزدیک به بیست تن از مردم بلوچ به ویژه چند کودک
و نوجوان خردسال به شهادت رسیدند و دوم آنکه بر خلاف ادعای این گروهک مبنی
بر احقاق حقوق از دست رفته مردم بلوچ این حادثه زمانی اتفاق افتاد که همه
مردم بلوچ به این واقعیت رسیده بودند که تنها گروهی که دلسوزانه درصدد
خدمت به آنان است ،سپاه می باشد.
گروهک ریگی و پشتیبانی های منطقه ای و آمریکا
آنچه در این
حادثه بایستی بدان توجه داشت،شناخت عوامل پشت صحنه گروهک موسوم به جندالله
است تا خدای ناکرده انگشت اشاره اشتباهی به سوی دیگر گرفته نشود . این
گروهک که با هدایت و سازماندهی سازمان اطلاعات ارتش پاکستان (I.S.I)راه
اندازی شده است و هم اکنون در خاک پاکستان به فعالیت مشغول است ، حاصل جمع
برنامه ریزیهای امریکا ، انگلیس و دلارهای نفتی دولت های عربی منطقه همچون
امارات و عربستان به منظور جلوگیری از گسترش نفوذ منطقه ای انقلاب اسلامی
ایران است که با عاملیت اطلاعات ارتش پاکستان که حتی دولت آن ،از کنترل آن
عاجز است، صورت می گیرد. مصداق بارز این ادعا گزارشی است که دو سال پیش
شبکه خبری ABC آمریکا منتشر کرد ودر گزارش مستندی از حمایت مالی و لجستیکی
سازمان سیا از این گروهک تروریستی پرده برداشت و این گزارش هرگز از طرف
امریکائیها رد نشد .علاوه بر این هنوز با وجود جنایت های مکرر این گروهک
خون آشام ، آمریکا که دم از حقوق بشر می زند نام این گروهگ را در لیست
گروههای تروریستی خود قرار نداده است. در خصوص نقش عربستان نیز باید گفت
پس از آنکه این گروهک 26 نفر از اعضای نیروی انتظامی را در پاسگاهی مرزی
در سراوان به گروگان گرفت شبکه «نهرین نت» از قول برخی از منابع پاکستانی
در پیشاور فاش کرد عربستان سعودی در پس پرده این گروگانگیری حضور داشته
است و همین منبع اضافه کرد که عربستان از اوایل سال 2008 حضور خود را در
پاکستان تقویت بخشیده و به طور مستقیم گروه جندالله را مورد حمایت قرار می
دهد . دهها سند غیر قابل انکار دیگر در این زمینه وجود دارد که هرکدام بیش
از دیگری ماهیت سر سپردگی گروهک ریگی را به کشورهای مذکور به اثبات می
رساند .
کلمات کلیدی :
نوشته شده در سه شنبه 88/8/5ساعت 6:38 عصر  توسط m
نظرات دیگران()
لیست کل یادداشت های این وبلاگ